...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE
...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

سادگی زیبایی


تازه از عروسی‌‌ای در ایتالیا برگشته بود. داشت یکی‌یکی عکس‌های عروسی را نشان‌مان می‌داد و تعریف می‌کرد. سبک جشن. سبک عقد. محل عروسی. غذاها. نوشیدنی‌ها. خیلی چیزها هم نیازی به تعریف نداشت. مثلا داشتیم با چشم‌های خودمان می‌دیدیم که عروس همین‌طور صورت شسته و ساده بود. از آرایش‌های شرقی خبری نبود. هی عکس‌ها را زوم کردم توی صورتش. رژ هم نزده بود حتی انگار. یا اگر هم زده بود خیلی لایت. خیلی نامحسوس. موهاش مشکی بود. موهای خودش. نیازی ندیده بود مو رنگ کند و لنز آبی بگذارد به چشم‌هاش. شینیون عجیب‌غریب نداشت. بیست کیلو طلا و النگ دولنگ هم آویزان نکرده بود به خودش.

تعریف‌هاش رسید به بخش کادوی عروسی. می‌گفت یک جعبه گذاشتند یک گوشه‌ای که ملت می‌برند کادوهاشان را می‌ریزند آن تو. مبلغی که می‌خواهند کادو بدهند را می‌گذارند داخل پاکت. بدون اینکه اسم‌شان را پشت پاکت بنویسند، می‌اندازندش داخل جعبه.
 هیچ‌کس نمی‌فهمد بغل دستی‌اش چقدر کادو داده به عروس و داماد. پرسیدم چیز دیگری غیر پول کادو نمی‌دهند؟ گفت اگر کسی دوست داشته باشد می‌دهد. اما نه در جشن. قبلش مثلا می‌دهد یا بعدش که توجه کسی را جلب نکند.

عکس العمل من: حیف که نمی‌شد چهارزانو بنشینم کف زمین و چنگ بزنم ب صورتم

نردبانی برای دیگران


بعضی از ما انسان ها گاهی برای دیگران نقش نردبان را بازی می کنیم
در دنیای خودمان یک گوشه نشسته ایم تنهای تنها
می آیند ما را از تنهاییمان بیرون می کشند...
ما در دنیای خودمان فکر می کنیم یک زندگی جدید را شروع کرده ایم...
می آیند دست هایشان را به ما می گیرند و بالا می روند تا به چیزی که می خواهند برسند...
وقتی به خواسته شان رسیدند ما را در دنیای خودمان تنها می گذارند
تا می آییم به دنیایمان عادت کنیم دوباره این چرخه تکرار می شود
می آیند تا با کمک ما چیزی را به دست بیاورند
ما را برای پیشرفت خودشان می خواهند نه برای خودمان
اما یک روز نردبان از این همه خودخواهی دیگران خسته می شود وتصمیمش را می گیرد ...
وقتی او را از تنهاییش بیرون می کشند تا وسیله ی پیشرفت خود قرار دهند دیگر سکوت نمی کند
می گذارد به اوج برسند... قدم آخر را که برداشتند زیر پایشان را خالی می کند حتی به قیمت نابود کردن خودش
 گاهی لازم است آدم ها بدانند هر کسی  تحملی دارد
#حسین_حائریان

#اصلا_مرد_باید


اصلا مرد باید ته ریش داشته باشد. باید بلوز چارخانه ریز بپوشد و آستینش را تا بزند بالا. باید صدایش جذبه داشته باشد.
باید ادکلن بزند.باید تیز باشد؛ حساب و کتاب هر چیزی دستش باشد. لبخندش هوش از سر آدم بپراند. سرسنگین حرف بزند. خلاق باشد. توی یک چیزی تخصص داشته باشد؛نگاهش را از همه بدزدد به جز کسی که باید نگاهش کند.
مرد اگر مرد باشد باید حرف های نگفته ات را از چشمانت،از صدایت، از لحنت، از نقطه چین هایت بخواند.
 باید معنی "بهت خوش بگذره" را خوب بفهمد. برای هر ساعت نبودنش دلیل داشته باشد.
مرد باید حوصله دلیل شنیدن داشته باشد. حوصله تعریف کردن های زن از خرید. باید مغرور باشد. کیف پولش تر و تمیز ومرتب باشد. و ابروهایش پر باشد تا جذاب تر شود.
اصلا باید به معنای واقعی کلمه جذاب باشد. همه چیزش. راه رفتنش، حرف زدنش، الو گفتنش، استایل رانندگی کردنش. آدامس جویدنش، کتاب خواندنش، سلام گفتنش...

 مرد باید بغل خورش خوب باشد. زود وا ندهد.  بدون اینکه یادش بدهی از چشم هایت بخواند چه دوست داری.
مرد باید بلد باشد چه طور در چشم هایت نگاه کند و دکمه های مانتو ات را برایت ببند. باید بداند موقع آرایش در چه زاویه ای از آینه بنشیند و تماشایت کند. باید بلد باشد وسط کار و شلوغی چه طور حواست را یک طور خوبی پرت کند.

 باید نگاهت را وسط جمع رو هوا بزند. باید از راه رفتنت بفهمد که دوستش داری یا نه. از لبخندت بفهمد حوصله اش را داری یا نه.  مردی که بلد نباشد غرغر کردن های زن را فراموش کند؛ که مرد نیست.
مرد باس بداندوقتی می گویی دلم خرید می خواهد برایت چه کار کند. مرد باید با تمام وجود برای بودنش حریصت کند. برای داشتنش شیرفهمت کند. بایداز روی درک بالایش توی بند بند استخوانت ولوله بیندازد برای خواستنش. مرد باید مرد باشد تا دنیا زیرو  رو شود.مرد باید برای داشتنت به آب و اتش بزند.
مرد باید مرد باشد.
#آقای_کیوسک

ی سر سلامتی هم بریم برای دخترای سرزمینمون

✍ اِینبار سلاَمتے دُختر پاڪ؛ نہ دُخترے ڪہ واسہ یہ شارژ رفتہ بہ فاڪ

ی نکته کوچیک

کلیه تکس های موجود تو این وبلاگ جهت احترام ب ناشر و کپی رایت با اسم نویسنده منتشر میشه

#بیایید قول های قدیمیمان را از یاد نبریم...


روى صندلى هاى نمدار تراس نشسته ام. چشمهایم را میبندم و یاد مادر بزرگ میفتم : زن نباید جاى سرد بشینه .
توى هیاهوى شهر بارانى زن همسایه دارد بچه اش را از مهد برمیگرداند.
کمى دور تر کسى ریموت پارکینگ را فشرده و منتظر است تا لولاى خوابالود در توى آن رطوبت گیجى آور خودش را باز کند. گوشهایم را تیز تر میکنم، آمبولانسى دارد راه خودش را توى فشردگى خیابانها پیدا میکند.
  ادامه مطلب ...

❤️عاشق شوید…

❤️عاشق شوید…
نه به خاطر لذت بوسه و هم آغوشی…
به خاطر تمرکز ذهن روی یک نفر عاشق شوید…
وفاداری لذت دارد…
همانقدر که زن را باید فهمید …
مرد را هم باید درک کرد …
همانقدر که زن “بودن” میخواهد …
مرد هم “اطمینان” میخواهد …
همانقدر که باید قربان صدقه ی روی بی آرایش زن رفت …
باید فدای خستگی های مرد هم شد …
همانقدر که باید بی حوصلگی های زن را طاقت آورد …
کلافگی های مرد را هم باید فهمید …
خلاصه “مرد” و “زن” ندارد …
به نقطه ی “مــا” شدن که رسیدی …
بهترین باش برایش …
بگذار حس کند هیچکس به اندازه تو درکش نمیکند.❤️

دخترک هرزه نبود ...

دخترک جیغ کشید دخترک هرزه نبود ...
عشق آبستن شد و دگر پرده نبود ...
پسر اما مغرور این منم مرد زمین ...
تو خودت خواستہ اے، عشق یعنے همین ..
  ادامه مطلب ...

شاد_زیستن

شاد_زیستن

#آموزش_عشوه_گری_برای_خانوووم_ها

خانم های زیادی هستند که تمایل دارند شیوه های عشوه گری برای شوهر رو یاد بگیرن . مخصوصا دخترانی که تا زمان ازدواج ، خودشون رو پاک نگه داشتند و اصطلاحا آفتاب مهتاب ندیده هستند .

در این آموزش قصد داریم به ساده ترین شکل ممکن به شما خانم ها یاد بدیم که چطور به صورت حرفه ای برای شوهرتون عشوه گری کنید .

برای شروع باید بدونید که نیازی به خرید هیچ وسیله ای نیست . خدا قبلا به صورت مادرزادی همه ی لوازم رو بهتون داده . یه سری لباس لازم دارید که به طور قطع با همین لباس هایی که دارید کارتون راه می افته .

قبلش باید عرض کنم که نمی خوایم موشک هوا کنیم . پس برای یاد گرفتن ناز و عشوه ، نیازی به هوش بالا نیست .

آموزش_عشوه_گرى

#ترسو_های_نوع_دوم



خودتان از همه بیشتر می‌دانید ترسو هستید یا خیر، آدم‌های ترسو ویژگی‌های زیادی دارند نه این که سوار رنجر نشوند، یا از رانندگی با سرعت بالا پرهیز کنند، نه این که سوسک دیدند بالای مبل بپرند و جیغ بکشند
ترس‌ها دو دسته‌اند ترس‌هایی که از بیرون به سراغ ما می‌آیند و ترس‌هایی که از درون دنبال ما می‌دوند،
امشب راجب آدم‌های ترسو از نوع دوم می‌گویم آدم‌هایی که ممکن است از سوار رنجر شدن هیچ ترسی نداشته باشند اما از   ادامه مطلب ...

#دوست داشتن زمان دارد..


آدم ها فکر می کنند بعد از رفتنشان
باید مانند صندوق پستی زنگ زده
و باران خورده درست
در نقطه ای که رهایت کرده اند
تا ابد منتظر پیغامشان بمانی
اما نه ..
همیشه این طور نیست
آدم ها دل دارند
پا دارند
بند دلشان که پاره شود
بند کفش هایشان را محکم می کنند و
می روند
دوست داشتن فصل دارد
دوست داشتن زمان دارد
کدام باغی را دیده ای زمستان که می شود لباسی از شکوفه بپوشد ؟
کدام مسافر ی را دیده ا ی که  چمدان به دست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریل ها بدوزد؟
تو دیر به سراغم آمدی
تو دیر برآورده شدی آرزوی کوچک من
مثل بر آورده شدن آرزو ی کودکی ام در بزرگسالی ؛
دوست داشتنت دیگر به کارم نمی آید ؛دیگر اندازه ام نمی شود ...گفته بودم نه؟
دوست داشتن فصل دارد
دوست داشتن زمان دارد..

 #مهسا مجیدی پور

یادگیری برخی آداب برخورد با خانواده همسر:

یادگیری برخی آداب برخورد با خانواده همسر:

بهتر است در زمینه برخورد با خانواده همسرتان کمی محتاط باشید و از روی سیاست جلو بروید و اجازه ندهید به روابطتان با آن ها لطمه ای وارد شود مراقب حرکات و رفتارهایتان باشید و با این راهنمایی ها برخوردی عادلانه و مناسب با آنان داشته باشید
چه بسیار ی از همسران جوان بخصوص در دوران آشنایی و نامزدی  ادامه مطلب ...

#روانشناسی_رابطه

#خوشبخت_کردن_ما_زنها

.
مردهای عزیز!
خوشبخت کردن ما زنها واقعاً ساده اس!
چون رفتارهای کوچیکی هستن که برای ما خیلی مهم ان.
اینها پنج تا از مهمترین خواسته های ما از شمان ( البته توقع نداریم که perfect باشین ): • • • •
١.مارو بخندونین!
تقریباً ٨٠٪ زنها از مردهای شوخ طبع خوششون میاد. شوخی آدمها رو به هم نزدیک میکنه، استرس رو کم میکنه و باعث میشه احساس خوبی در رابطه داشته باشیم. تازه با شوخی هر دعوایی کمرنگ میشه!

٢.چیزهای کوچیک در زندگی  ادامه مطلب ...

#جذابیت_مردانه

.
جذاب بودن صرفا به ظاهر نیست. یه لیست ده تایی از مواردی که مردها رو در نظر ما جذابتر میکنن:

١. ته ریش!
دوره و زمونه شش تیغه کردن شاید گذشته. ته ریش یا حتی ریش کامل مردونه و سکسیه.

٢.یک عطر خوب!
بله این حقیقت داره، ما در مقابل مردایی که بوی خوب میدن دست و پامون شل میشه!

٣. دستهای نرم!  ادامه مطلب ...

دختر دار که بشم

دختر دار که بشم

نترس #خدا #عرب نیست!

نترس #خدا #عرب نیست!

داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد!

ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم.
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم.
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم.
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخندیم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش   ادامه مطلب ...

#مرگ تدریجی

مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد
اگرسفرنکنیم
اگر مطالعه نکنیم

اگربه صدای زندگی گوش فرا ندهیم
اگر به خودمان بها
ندهیم

مرگ تدریجی ماآغاز خواهدشد
هنگامی که عزت نفس را درخود بکشیم
هنگامی که
دست یاری دیگران را ردبکنیم

مرگ تدیریجی ماآغازخواهد شد
اگربنده عدتهای
خویش بشویم
وهرروزیک مسیررا بپیماییم
اگر دچار روزمرگی شویم
اگر تغییری در رنگ
لباس خویش ندهیم
یابا کسانی که نمی شناسیم سرصحبت را باز
نکنیم

مرگ تدیریجی ما آغاز خواهد شد
اگر احساسات خود را ابراز نکنیم
همان
احساسات سرکشی که موجب درخشش چشمان ما می شود
ودل را به تپش می
آورد

مرگ تدریجی ماآغاز خواهد شد
اگر تحولی در زندگی خویش ایجاد نکنیم
هنگامی
که از حرفه یا عشق خودناراضی هستیم
اگر حاشیه ی امنیت خودرا برای آرزویی
نامطمئن به خطرنیاندازیم
اگربه دنبال آرزوهایمان نباشیم
اگربه
خودمان اجازه ندهیم
برای یکبارهم که شده از نصیحتی عاقلانه
بگریزیم

بیایید زندگی را امروزآغاز کنیم!

بیاییدامروز خطرکنیم!

همین امروز
کاری بکنیم!

اجازه ندهیم که دچار مرگ تدریجی بشویم!


شادبودن را فراموش نکنیم!@};-.........................................


پابلونرودا(نویسنده شیلیایی)

#دلتنگی_زنانه

‍ سالها می گذرد ...
 و اینستاگرام هم
مثل فیس بوک و وبلاگ و وی چت ، از رده خارج می شود ...
سالها می گذرد
و شاید ما از خیر عکس گذاشتن ها و فیلم گذاشتن ها و پست گذاشتن های مجازی بگذریم ...
از خیر این که گریه کنیم
و عکس بگذاریم
و به بقیه حالی کنیم ما ناراحتیم ...
از خیر این که با اصرار به کسی توی پست هایمان بفهمانیم,
دلتنگیم ,میگذریم ...
کاری به این ندارم که چه راه جدیدتری برای گفتن حس ها و حرف هایمان پیدا میکنیم ،
کاری ندارم از دنیای مجازی به چه چیزی کوچ میکنیم ،
کاری به این ندارم که سالها بعد چه طوری میخواهیم از خودمان و حال و روزمان بگویم
و اصلا سالها بعد ترجیح میدهیم همچنان حس هایمان را به کسی بگوییم ؟ یا نه ...
می خواستم بگویم
شاید سالها بعد ،
من توی آشپزخانه مشغول ظرف شستن باشم ،
دخترم بپرد وسط پذیرایی و داد بزند :
مامان تو اون موقعها اینستاگرام داشتی ؟
یادم نیاید پسوردم چه بود ،
یادم نیاید چندتا فالوور داشتم ،
فقط یادم بیاید آن روزها توی پست هایم ,
میخواستم به چه کسی بگویم : 'امروز که بدون تو گذشت چه حسی دارم' !
شیر آب را باز بگذارم
و به ظرف های توی سینک خیره شوم ...
شاید تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده باشد
که دخترم بتواند
توی برنامه ی جدید اجتماعی مد شده ی آن روزها ،
حس دلتنگی زنی چهل ساله را پست کند...

#دلنوشته_ها#عشق_واقعی#real_love#

میدونی مرد؟
 از یه جایی بعد دوره ی اینجور عشقا میگذره؛
فلان ریمل و فلان خط چشم و کدوم لباسم با کدوم شالم سِته
و وقتی نشستم
 رو به روش دستمو چجور بذارم
 زیر چونم و باکدوم زاویه بخندم
که بیشتر دلش بلرزه!
قشنگ بودن خوبه ها؛
ولی تهِ تهش اونی میمونه
 که داغون و خسته و لهتم دیده.
 عرق ریزون تابستون با ارایش ریخته
و موهای فرخورده
و صورت خیس
 و کلافه باهاش دوئیدی،
 باهاش خندیدی،
 باهاش غر زدی
 به هرچی گرما و آفتاب کوفتیه
 و برف ریزون زمستون
با صورت سرخ و سفید پیچیده شده لای شالگردن که ازش
 فقد دوتا چشم مونده دلت گرم شده کنارش.
میدونی مرد؟
آدم مگه چی ازین دنیا میخواد
جز اینکه یه نفر داغون و له و خستشو هم بخواد؟
 که داغون و له و خستم
که باشه بتونه باهاش بخنده
و مهم نباشه
 اگه ریملش ریخته
 یا رنگ رژش رفته یا لباسش لک شده
و با معشوقه های باپرستیژ توی کتابا زمین تا آسمون فرق داره!
 آدم ته تهش تنهاییشو با اونی تقسیم میکنه
که خیالش راحته
کنارش هرجوری هم که باشه، "خودشه"..
وگرنه خیابونا پره از آدمایی که انگار بازیِ "کی از همه قشنگتره؛
من من من من"
 راه انداختن.
حالا تو با آرومترین صدایی که از خودت سراغ داری بپرس
کی از همه ی دنیا بیشتر منو میخواد؟
به شرفم قسم
اگه بلندتر از همه داد نزدم: "من!
دلنوشته:
#نازنین_هاتفی

#ترس#عشق

بدبختی ما در رابطه ها این است که میترسیم
از حرف زدن
از خودمان بودن
مطلوب او می شویم و خودمان را فراموش میکنیم
کم کم هیچی از خودمان باقی نمی ماند
یک رابطه فرسایشی که هراسش ترس از دست دادنش تهدیدهایش از آرامشش بیشتر میشود به چه می ارزد؟
ما هم چنگ میزنیم به هر طنابی از این بودن
که تنها نمانیم
که یکی باشد شده چند روز در میان شب بخیری صبح بخیری بگوید
به عزت نفسمان فکر نمیکنیم
به حرمت خودمان بودن فکر نمیکنیم


ترسها رو باید کنار گذاشت
حرف زد و حرف زد
آن که میخواهد برود برود به سلامت

#انسان#فقرفرهنگی

ما انسانهای عجیبی هستیم
وقتی به دستفروشی فقیری میرسیم که جنس خود را به نصف قیمت می فروشد با کلی چانه زدن او را شکست میدهیم و اجناسش را به قیمت ناچیز می خریم وازین کار به خود میبالیم و احساس پیروزی و غرور میکنیم

بعد به کافی شاپ لوکس شخص ثروتمندی  میرویم و یک فنجان قهوه را ده برابر قیمت نوش جان میکنیم و انعامی اضافه نیز روی میز میگذاریم و شادمانیم.
شادمانیم که فقیران را فقیر تر میکنیم
شادمانیم که ثروت مندان را ثروتنمند تر میکنیم
این است فقر فرهنگی

خواهرم

یه لحظه وایسا!!!!!!



ﺭﻭﺳﺮﻳﺖ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﺒﻨﺪ !!!!!
ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﻳﺖ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ...!!!
ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻧﻜﻦ ...!!!
ﺍﮔﺮ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻳﺒﺎ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺵ ...!!!
ﺩﺧﺘﺮﻙ !!
ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻦ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ...!!!
ﺍﻳﻨﺠﺎ "ﺍﻳﺮﺍﻥ " ﺍﺳﺖ !
ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻱ ، ﻭﻟﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ
ﻳﻚ ﺷﺐ
ﺍﻧﺪ ...
ﺩﺭﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺻﺪﻫﺎ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﺩﺍﺭﻱ ،
ﺍﻣﺎ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﻤﻪ ﻳﻚ ﻣﻜﺎﻥ ﺧﺎﻟﻴﺴﺖ ﻭ ﺑﺲ ...
ﻛﻤﻲ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻲ ﻟﺮﺯﻩ ﺑﺮ ﺑﺪﻧﺖ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﺪ ...
ﺩﺧﺘﺮﻙ !!
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻩ ﻫﺎﺳﺖ ...
ﺳﻴﺮﺍﺏ ﺷﺪﻥ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺧﻴﺎﻝ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ ...
ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﮔﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﺎﺷﻲ " ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ... "I
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺵ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺎﺷﻲ " ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺍﯼ ... "
ﺍﮔﺮ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺎﺷﻲ " ﺧﺮﺍﺑﯽ " ....
ﺍﮔﺮ ﺳﺮﺩ ﺑﺎﺷﻲ ﻻﺑﺪ ﻗﻴﻤﺘﺖ ﺑﺎﻻﺳﺖ !!!
ﺑﻬﺮﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﺧﺮﻳﺪﻧﻲ ﻫﺴﺘﻲ،،،ﺧﻮﺍﻩ ﻧﺮﺥ ﻛﻢ؛ﺧﻮﺍﻩ ﻧﺮﺥ
ﺯﻳﺎﺩ !!!
ﺩﺧﺘﺮﻙ !!
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﻝ ﺷﻴﺮ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ..
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﺎﻳﺪ " ﻣﺮﺩ " ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻲ " ﺯﻥ " ﺑﻤﺎﻧﻲ!!





مردها

مردها هم
خسته می شوند
بانو.....!!

کم می آورند...
می برند....
دلتنگ می شوند....!

مردها هم
گرمشان می شود...
سردشان می شود....
اصلا
مردها هم
از خیس شدن لباسشان
در باران
بدشان می آید....!

مردها هم
دردشان می گیرد....
حالشان
بد می شود...
می ترسند...
کلافه می شوند و
بعضی وقتها
دلشان می خواهد
های و های
بزنند زیر گریه....
بس که
بی تاب می شوند
از
دوری....
تنهایی....
شکست......!!!!

درست
عین خودت...بانو.....!!!

به دستهای زمخت و
کفشهای بزرگ و
بازوهای قطورش
نگاه نکن....
اینها را
خدا داده
که تو فکر کنی
سایه ی سرت
هیچی اش
نمی شود.....

یا
فکر کنی
که دنیا
خیلی امن است....
تا
راحت
بتوانی عشقتان را
بزرگ کنی.......!!!!

اما
تو باور نکن.....!
او
اگرچه مرد است....
محکم است....
و نمیخواهد
که آب
در دلت
تکان بخورد...
اما.....
یادت باشد
پیش از مرد بودن
آدم است.....
آدمی
از جنس خودت....!

نگرانی اش را
درک کن....
برایش
چای تازه بریز....
و آغوش نجیبت را
پناه
تمام دل مشغولی اش کن.....!!!!
آن وقت
می بینی
که این
مرد بزرگ سخت
چگونه
میان بازوان ظریفت
به مقام
 پیامبری مهر و وفا
می رسد....!!!!