...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE
...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

#دلتنگی_زنانه

‍ سالها می گذرد ...
 و اینستاگرام هم
مثل فیس بوک و وبلاگ و وی چت ، از رده خارج می شود ...
سالها می گذرد
و شاید ما از خیر عکس گذاشتن ها و فیلم گذاشتن ها و پست گذاشتن های مجازی بگذریم ...
از خیر این که گریه کنیم
و عکس بگذاریم
و به بقیه حالی کنیم ما ناراحتیم ...
از خیر این که با اصرار به کسی توی پست هایمان بفهمانیم,
دلتنگیم ,میگذریم ...
کاری به این ندارم که چه راه جدیدتری برای گفتن حس ها و حرف هایمان پیدا میکنیم ،
کاری ندارم از دنیای مجازی به چه چیزی کوچ میکنیم ،
کاری به این ندارم که سالها بعد چه طوری میخواهیم از خودمان و حال و روزمان بگویم
و اصلا سالها بعد ترجیح میدهیم همچنان حس هایمان را به کسی بگوییم ؟ یا نه ...
می خواستم بگویم
شاید سالها بعد ،
من توی آشپزخانه مشغول ظرف شستن باشم ،
دخترم بپرد وسط پذیرایی و داد بزند :
مامان تو اون موقعها اینستاگرام داشتی ؟
یادم نیاید پسوردم چه بود ،
یادم نیاید چندتا فالوور داشتم ،
فقط یادم بیاید آن روزها توی پست هایم ,
میخواستم به چه کسی بگویم : 'امروز که بدون تو گذشت چه حسی دارم' !
شیر آب را باز بگذارم
و به ظرف های توی سینک خیره شوم ...
شاید تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده باشد
که دخترم بتواند
توی برنامه ی جدید اجتماعی مد شده ی آن روزها ،
حس دلتنگی زنی چهل ساله را پست کند...
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.