...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE
...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

...&PROGRAM/MUSIC/PICTURE

مردها

مردها هم
خسته می شوند
بانو.....!!

کم می آورند...
می برند....
دلتنگ می شوند....!

مردها هم
گرمشان می شود...
سردشان می شود....
اصلا
مردها هم
از خیس شدن لباسشان
در باران
بدشان می آید....!

مردها هم
دردشان می گیرد....
حالشان
بد می شود...
می ترسند...
کلافه می شوند و
بعضی وقتها
دلشان می خواهد
های و های
بزنند زیر گریه....
بس که
بی تاب می شوند
از
دوری....
تنهایی....
شکست......!!!!

درست
عین خودت...بانو.....!!!

به دستهای زمخت و
کفشهای بزرگ و
بازوهای قطورش
نگاه نکن....
اینها را
خدا داده
که تو فکر کنی
سایه ی سرت
هیچی اش
نمی شود.....

یا
فکر کنی
که دنیا
خیلی امن است....
تا
راحت
بتوانی عشقتان را
بزرگ کنی.......!!!!

اما
تو باور نکن.....!
او
اگرچه مرد است....
محکم است....
و نمیخواهد
که آب
در دلت
تکان بخورد...
اما.....
یادت باشد
پیش از مرد بودن
آدم است.....
آدمی
از جنس خودت....!

نگرانی اش را
درک کن....
برایش
چای تازه بریز....
و آغوش نجیبت را
پناه
تمام دل مشغولی اش کن.....!!!!
آن وقت
می بینی
که این
مرد بزرگ سخت
چگونه
میان بازوان ظریفت
به مقام
 پیامبری مهر و وفا
می رسد....!!!!
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.